ایده اخذ مالیات بر حوالههای ارسالی از آمریکا به خارج از کشور، با عنوان نمادین «صورتحساب بزرگ، زیبا»، اخیراً توسط کمیته راهها و ابزارهای مجلس نمایندگان ایالات متحده مطرح شده و قرار است ۵٪ از هر انتقال پول از سوی افراد غیرآمریکایی را شامل شود. اگرچه هنوز در مرحله پیشنویس است، اما تبعات چنین طرحی میتواند گسترده و عمیق باشد؛ بهویژه برای اقتصادهایی که بهشدت به حوالههای ارسالی وابستهاند. این طرح نهتنها بعد مالی دارد، بلکه از منظر سیاسی، اجتماعی و حتی تکنولوژیکی نیز تأثیرگذار خواهد بود.
تبعات مستقیم برای آمریکای مرکزی
کشورهایی مانند هندوراس، گواتمالا و السالوادور، که بهشدت به دلارهای ارسالی مهاجرانشان از آمریکا وابستهاند، بیشترین ضربه را خواهند خورد. طبق دادههای رسمی، سهم حوالهها از تولید ناخالص داخلی این کشورها حدود ۲۰٪ است و کاهش ۵ درصدی در ارزش این حوالهها میتواند منجر به افت ۱٪ از تولید ناخالص داخلی آنها شود. این کاهش مستقیماً به قدرت خرید خانوادهها، مصرف عمومی و رشد اقتصادی ضربه وارد میکند. این کشورها همچنین با نرخ بالای فقر، بیکاری و وابستگی به کمکهای خارجی مواجه هستند که آسیبپذیری آنها را افزایش میدهد.
نرخ ارز و شکنندگی ساختار ارزی
از دیگر عوامل تشدیدکننده، رژیمهای نرخ ارز در این کشورهاست. السالوادور کاملاً دلاریزه است، در حالی که بقیه کشورهای منطقه از نرخهای ارز شناور کنترلشده یا نرخ خزنده استفاده میکنند. این ساختار ارزی، توان تطبیق ارز داخلی در برابر کاهش ورودی ارز خارجی را محدود میکند، بنابراین فشار بیشتری بر تقاضای داخلی و مصرف خانوارها وارد خواهد شد. همچنین بانکهای مرکزی این کشورها فاقد ابزارهای کافی برای مداخله مؤثر هستند و احتمال دارد مجبور به افزایش نرخ بهره یا محدود کردن نقدینگی شوند که خود تبعات تورمی خواهد داشت.
مقایسه با اقتصادهای نوظهور بزرگتر
در مقابل، کشورهایی مانند مکزیک و فیلیپین که به ترتیب حدود ۳.۵٪ و ۳٪ از تولید ناخالص داخلی خود را از حوالههای آمریکا تأمین میکنند، با وجود وابستگی نسبی، آسیبپذیری کمتری دارند. علت اصلی، نرخ ارز شناور آنهاست که به ارز داخلی اجازه میدهد تا تضعیف شود و از این طریق ارزش داخلی حوالهها افزایش یابد. این کشورها همچنین دارای بازارهای مالی توسعهیافتهتر، ذخایر ارزی قویتر و سیاستگذاری منعطفتری هستند که به آنها اجازه میدهد بهتر با شوکهای خارجی مقابله کنند.
موقعیت خاص هند
هند دومین مقصد بزرگ حوالههای آمریکا از نظر مقدار دلاری است، اما این مبلغ تنها کمتر از ۱٪ از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل میدهد. همین امر سبب میشود که آسیبپذیری اقتصادی هند در برابر چنین مالیاتی بسیار پایین باشد. افزون بر آن، هند دارای تنوع منابع ارزی و بازار داخلی بزرگتری است که اثرات چنین سیاستهایی را در خود جذب میکند. همچنین، بسیاری از حوالههای هند از کشورهای خلیج فارس و اروپا ارسال میشوند و تمرکز وابستگی به آمریکا در این کشور کمتر است.
واکنش احتمالی فرستندگان حواله
واکنش فرستندگان حواله به این مالیات هنوز مشخص نیست. برخی ممکن است هزینه اضافی را بپذیرند و مقدار بیشتری بفرستند، برخی دیگر ممکن است به کانالهای غیررسمی یا رمزارزها روی بیاورند. این مسیرهای جایگزین میتوانند کنترل دولت آمریکا بر جریانهای ارزی را کاهش دهند. همچنین افزایش استفاده از رمزارزها میتواند موجب گسترش بازارهای جدید در نقل و انتقال بینالمللی پول شده و مسیرهای سنتی انتقال را با چالش مواجه کند. احتمال دارد شرکتهای فینتک وارد این بازار شوند و رقابت را شدیدتر کنند.
نقش شرکتهای انتقال پول و هزینههای تراکنش
طبق گزارش بانک جهانی، هزینه متوسط ارسال حواله از آمریکا حدود ۶٪ است. با افزودن مالیات ۵٪، کل هزینه ارسال ممکن است به بیش از ۱۱٪ برسد که برای بسیاری از خانوادههای دریافتکننده غیرقابل تحمل است. شرکتهای انتقال پول ممکن است برای حفظ رقابتپذیری، بخشی از این هزینه را خود جذب کنند، اما حاشیه سود آنها بهویژه برای مقادیر کم، محدود است. در صورتی که این شرکتها نتوانند فشار مالی را جذب کنند، ممکن است برخی از بازارها را ترک کرده یا به سمت خودکارسازی و کاهش خدمات حرکت کنند.
بحران ارز در کشورهای کوچکتر
در نهایت، کشورهای کوچکی که ارز خارجی بهویژه دلار را به عنوان پشتوانه ثبات اقتصاد خود میشناسند و بهشدت به حوالهها وابستهاند، در برابر کاهش ورود دلار با بحران مواجه خواهند شد. این کشورها نهتنها با کسری حساب جاری، بلکه با کاهش مصرف خانوار، ضعف رشد اقتصادی و احتمال افزایش ناآرامیهای اجتماعی روبهرو خواهند شد. همچنین تأمین مالی واردات کالاهای اساسی نظیر سوخت، غذا و دارو نیز دشوارتر خواهد شد و دولتها مجبور به اتخاذ سیاستهای ریاضتی یا دریافت کمکهای خارجی خواهند شد.
تنشهای تجارت جهانی و فضای شکننده سیاستگذاری
این طرح در کنار افزایش تعرفهها و تنشهای تجاری گستردهتر میان آمریکا و شرکای تجاریاش مانند اتحادیه اروپا، چین و حتی کانادا و مکزیک، در یک فضای سیاسی شکننده و حساس شکل گرفته است. اقتصاددانان از «زمین لرزههایی در روابط تجاری جهانی» سخن میگویند که هر لحظه میتواند تعادل ظاهری فعلی را بر هم بزند. اگر این سیاستها ادامه یابد، احتمال گسترش اقدامات تلافیجویانه از سوی کشورها بالا میرود که میتواند زنجیرههای تأمین جهانی را مختل کرده و رشد اقتصادی جهانی را تهدید کند.
رقابت میان ارزهای دیجیتال و دلار رسمی
در شرایطی که اعتماد به سیستمهای رسمی انتقال پول تحت فشار است، فرصت برای ارزهای دیجیتال، استیبلکوینها و شبکههای همتا به همتا (P2P) افزایش مییابد. این تهدیدی جدی برای تسلط دلار و همچنین یک چالش برای نظارت مالی دولت آمریکاست. اگر حجم تراکنشهای موازی افزایش یابد، احتمال دارد ایالات متحده برای مقابله با آن سیاستهای سختگیرانهتری در حوزه رمزارزها وضع کند.
چرا این لایحه بیشتر از یک طرح مالی است؟
لایحهای مانند «The One, Big, Beautiful Bill» صرفاً ابزاری مالی برای افزایش درآمد نیست. پیامدهای ژئوپولیتیکی، انسانی و اجتماعی آن بسیار گستردهترند. در واقع، این لایحه بهطور ضمنی میخواهد هزینه مهاجرت را افزایش دهد و از آن بهعنوان اهرم فشار اقتصادی استفاده کند. همچنین این طرح میتواند در فضای انتخاباتی آمریکا به عنوان ابزار تبلیغاتی برای جذب رأیدهندگان خاص مورد استفاده قرار گیرد و موجب قطبیتر شدن فضای سیاسی داخلی شود.
آنچه تریدرها باید بدانند
- ارز کشورهای آمریکای مرکزی بهشدت در معرض نوسان قرار خواهند گرفت، بنابراین جفتارزهایی مانند USD/HNL (لمپیرا هندوراس)، USD/GTQ (کتزال گواتمالا)، و USD/SVC (کولون السالوادور) به زودی نوساناتی غیرعادی را تجربه خواهند کرد.
- رمزارزها ممکن است از این شرایط سود ببرند؛ توجه به روند بیتکوین و استیبلکوینها توصیه میشود.
- بازارهای نوظهور دیگر مانند مکزیک یا فیلیپین، به دلیل ساختار نرخ ارز شناور، انعطافپذیرتر عمل خواهند کرد و فرصتهای معاملهگری در اصلاحات قیمتی آنها وجود دارد.
- در صورت اجرای طرح، احتمالا شاهد افزایش نرخ تبدیل حوالههای غیررسمی و رشد کانالهای زیرزمینی انتقال پول خواهیم بود.
- توجه به سهام شرکتهای انتقال پول، فینتکها و ارائهدهندگان خدمات رمزارزی در بورس آمریکا، میتواند فرصتهایی برای سرمایهگذاری میانمدت ایجاد کند.
مفهوم این مقاله آن است که تنها با یک قانون ظاهراً ساده، میتوان سلسلهای از تغییرات ساختاری در اقتصادهای کوچک و نظامهای مالی بینالمللی ایجاد کرد. معاملهگرانی که لایههای زیرین این تحولات را درک کنند، پیش از دیگران موقعیتهای طلایی را شکار خواهند کرد و در مقابل، کسانی که تنها به نمودارها نگاه میکنند، ممکن است در طوفان آتی غافلگیر شوند.